جاروي جادويي


خانه را من روفتم از نيك و بد
خانه ام پر گشت از "عشق احد"
در برخي نسخه ها "نور احد" آمده است
(دفتر پنجم ازحكايت: دانستن شيخ ضمير سائلان را بي.....)
مصراع اول را مي توان لا اله ، و مصراع دوم را الا الله، ترجمه نمود. بيت زير هم از جهاتي شبيه بيت بالا است:
اول اي جان دفع شر موش كن
وانگه اندر جمع گندم "جوش" كن
"كوش كن به معناي كوشش كن هم آمده است"
(دفتر اول ازحكايت: جمع آمدن نصاري با وزير و...)
نيك و بد خانهء دل را "قضاوت هاي منيت كاذب" ايجاد مي كند. البته نيك و بد حقيقي و الهي و اخلاق الهي چيز ديگري است و با قضاوتهاي منيت كاذب متفاوت است؛ به عنوان نمونه دروغ  گفتن، "بد" ي است كه بايستي پرهيز شود، آنهم نه در يك بعد و سطح بلكه عميق و در همه ابعاد، تا در نهايت درك شود كه "خود كاذب و تلقيناتش" بزرگترين دروغ است.
شايد بزرگترين وظيفه يك انسان روفتن خانه دل باشد..براي انجام اين وظيفه، مدد گرفتن از نور خدا و ياد و عشق خدا بهترين وسيله است وبايستي در هر مرحله اي به كار گرفته شود. اما غبار و حجاب خانهء دل مانع تجلي كامل اين نور مي شود.با وجود اين، اگر در همين خانهء غبار آلود، كور سويي از ياد و نور خدا باقي گذاشته باشيم، بايستي از آن براي روفتن خانهء دل استفاده كنيم تا نور عشق الهي، تجلي بيشتري يابد. به غير از خود نور عشق الهي، ابزارها و وسايل مختلفي براي روفتن و افزايش تجلي عشق الهي وجود دارد ، از جمله، در وسايل روفتن اين خانه يك جاروي جادويي وجود دارد : "جاروي جادويي و مؤثر مشاهده گري" كه معمولا مغفول و ناشناخته مي ماند. اگر كلمه كفر به معناي پوشاندن باشد؛ بنظرم بزرگترين كفران نعمت براي يك فرد يا جامعه، غفلت از اين جاروي جادويي است.
پاسخ به چند نظر

غلامرضا: معمولا" در طول روز نامشاهده گرم . گاهی که با تلنگری به خودم می آیم و می خواهم مشاهده گر ی پیشه کنم ، ملامتگر درونی می گوید : دیدی باز غافل شدی ، به تو این کارها نیامده . خلاصه با این ترفند همیشه به راحتی خاکم میکند و می برد در کیفیت حرص و خشم . تازگیها که با استفاده از یکی از مطالبِ خوبِ شما متوجه این ترفند شده ام ؛ در پاسخ ، هیچ واکنش حسی از خود نشان نمی دهم و فقط مشاهده گرِ بی قضاوتِ سرزنش هایش می شوم. نامشاهده گری ام را می پذیرم . حالا خیلی راحت شده ام .
نتیجه :
اصل زندگی بر مشاهده گری ست اما در صورت خارج شدن از جاده و بازگشت مجدد ، ملامت خود جایی ندارد چون منجر به استمرار و تسلطِ رنج ( حرص و خشم ) می شود .
غلامرضاي عزيز
بله دقت خوبي كرده ايد. دروغهاي ذهن در قالب ملامت خود آنقدر موجه جلوه مي كند كه به سختي كسي دروغ بودنش را متوجه مي شود!!معمولا "ملامت خود"، به "خشم عليه ديگران" و به ويژه نسبت به عزيزانمان هم تبديل مي شود!! پذيرش فعال وضع موجود ( پذيرش همراه با آگاهي و مشاهده و حضور و همراه و همراه با عشق و محبت) ، ملامت خود را خلع سلاح مي كند...
مشاهده گري مستقيم افكار و هيجانها گاهي ما را دچار غرق شدگي در افكار مي كند علتش هم اين است كه بسياري مواقع فكر دارد فكر را مشاهده مي كند! و همين موضوع موجب ملامت خود هم مي شود. براي همين بهتر است آنها كه روش صحيح و بدون ملامت مراقبه مشاهده نفس و حس ها را به درستي و از طريق دوره هاي استاندارد ده روزه يا روشهاي استاندارد ديگر فرا گرفته اند به مشاهده تنفس يا حس هاي بدني بپردازند و از آن طريق غير مستقيم به مشاهده افكار و هيجانهاي غير عمدي و نا خود آگاه خواهند رسيد.
آنها هم كه اين نوع مراقبه را بلد نيستند حرص و توقع براي كاري كه هنوز فرا نگرفته اند و در آن مهارت نيافته اند توقع بيجايي است. شايد براي اين دسته از افراد كارهاي مفيد زيادي وجود داشته باشد:
مطالعه كتابها  و مطالب مفيد
اين كه به صورت عمدي و از روي اختيار به افكار و هيجانهاي منفي دامن نزنند و اخلاق را رعايت كنند و تا حد مقدور افكار و هيجانها را به حالت تعليق در آورند و از تبديل آنها به رفتار و گفتار منفي پرهيز كنند. زيرا ميدان دادن و رها كردن خود در اين افكار و يكي شدن با آنها و تبديل آنها به رفتار ، زور آنها را بيشتر مي كند.
براي كمك به غلبه به موارد غير عمدي(افكار و هيجانهاي منفي غير عمدي) كه خواه نا خواه رخ مي دهند؛ توجه ساده و در حد ده دقيقه به دم و بازدم و حسهاي 5 گانه و پذيرش وضعيت موجود ولي نا پايدار ذهن همانطوري كه هست، كمك بكند.
دعا و ارتباط با خدا و واگذاري اموري كه از كنترل ما خارج است به خداوند هم بسيار مفيد و آرامش بخش است.
بارزترين صفت خداوند رحمانيت و مهرباني او نسبت به همه است.. از پرورش اين صفت در خودمان مي توانيم براي پرورش صلح و دوستي دروني و محبت به خودمان، نهايت استفاده را ببريم....
تمرين يوگا و آگاهي از كشش، انقباض و انبساط بدن حين نرمش هم مفيد است..
همه اينها كارهاي زيادي است كه گره گشا خواهد بود...
در هر صورت همزماني آگاهي از وضع بدن و افكار و حسها و هيجانها در لحظه حال،  و پذيرش وضعيت موجود آنها (پذيرش همراه با آرامش اتفاقات لحظه حال و آنچه كه در واقع خواست خداست) به انسان قدرت آگاهي و پذيرش بيشتري را مي دهد. اين قدرت به تدريج موجب تضعيف اقتدار و تسلط افكار و هيجانهاي منفي مي شود.
اينكه از خودمان توقع داشته باشيم در هر لحظه هم در حالت مشاهده گري باشيم، توقع خيلي بالايي است و نقض غرض است!! وقتي شما مشغول به كار و زندگي يا حتي نماز و عبادت هستيد ؛ اگر فقط لحظاتي هم به خود بياييد و مشاهده گر شويد و حضور قلب داشته باشيد، هم كافي است. استمرا ر و علاقه مداوم به خود شناسي و مراقبه مهم است...
نكته آخر اينكه بنده نه مي خواهم و نه مي توانم به افراد مختلف توصيه خاص انفرادي ارائه دهم يا روش خاصي را براي همه تبليغ كنم... هر فردي با توجه به شرايط خاص خودش بهتر است بهترين و منطقي ترين روش را پيگيري نمايد (يا از طرف يك فرد متخصص و با تجربه به او پيشنهاد شود).. تا بتواند صفات خوب و پسنديده اش تقويت شود و صفات منفي اش رو به زوال رود....
رضا از مشهد....عرض شود که در خصوص مثالی که برای مشاهده گری آورده اید
در زمان بروز حسادت من سعی میکنم نگاه علمی به صورت مساله داشته باشم یعنی با توجه به آموخته های اندکم از خودشناسی آنرا تحلیل کنم و همیشه به این نتیجه می رسانم خودم راکه این حسرت برای هیچ است و چه جای خشم یا حرص گرفتن است و آرام می شوم.
سوالم این است که آیا این شیوه من هم به نوعی مشاهده گری است .
یا اینکه من نباید به حسادت خودم حتی پاسخ واقع بینانه و علمی بدهم و فقط باید آنرا مشاهده کنم؟ خلاصه مطلب آیا این روش من، هم تکنیک درستی است یا نه
رضاي عزيز
بله چرا كه نه ! ما با دشمن دروني ناقلايي سر و كار داريم بهتر است از همه امكانات خود براي تسليم نشدن به او استفاده كنيم ...يكي از بهترين راهها، تفكر منطقي و درست و تفكر مثبت است( اصولا تفكرات نفساني؛ غير منطقي، نادرست و منفي است). اگر فكر شما منطقي است يعني شما از وضع موجود آگاه هستيد و در حالت آرامش، وضع موجود را مي پذيريد و در نتيجه بهترين عمل لازم را انجام خواهيد داد. فكر منطقي با مشاهده گري درست در ارتباط است.
وقتي كه نعمت هاي زيادي را كه داريم ياد آوري كنيم مثبت انديش باشيم و بدانيم زندگي آنچه را كه نياز واقعي ماست بر آورده خواهد كرد و از مقايسه خود با ديگران كه يك كار بسيار غير منطقي است اجتناب كنيم و...خود بخود جايي براي حسادت نخواهد ماند.....
ولي بهتر است قدرت ذهنمان را هم با روشهاي ديگر نظير دعا و مشاهده گري و... تقويت كنيم تا بتوانيم آنچه را منطقي تشخيص داديم بهتر عملي كنيم...
در خاتمه از دوستان عزيز به ويژه پانويس عزيز سپاسگزارم..
لطفا با دم گرمتان براي شادي همه جوانان و سايرين در اين سياره زيبا دعا بفرماييد تا نفس يا هويت فكري را طلاق بدهند تا بتوانند از نعمت ازدواج خود بهترين ثمرات را ببرند...  خوش باشيد