گوهري از بحر معنوي(5)


آب شور، كوردلي و زهي خيال باطل
اهل دنيا،  زآن سبب اعمي دل اند
شارب شورابهء آب و گل اند
دفتر پنجم/815
(اعمي دل= كور دل  ؛  شارب= نوشنده  ؛ شورابه= آب شور)
علت كور دلي مردم دنيا اين است كه از آب گل آلود و شور مي نوشند.
آب شور گل آلود، موجب كوردلي و آب حيوان (حيات بخش)، موجب زنده دلي وروشن بيني است. بنابراين مشخص است كه "افكار و هيجانهاي منفي و بر اساس پاندول خشم و حرص" همان آب شوري است كه مرتب و لحظه به لحظه از آن مي نوشيم. اين نوشيدن مدام ما را از نوشيدن آب حيوان يعني "مشاهده گري بي غرض و عاري از خشم و حرص" باز مي دارد:
شوره مي ده، كور مي خر در جهان
چون نداري آب حيوان در نهان
دفتر پنجم/816


اهل دنيا كوركورانه اباطيل و لذات سطحي "منيت كاذب" را به قيمت كور دلي مي پذيرند زيرا از آب حيات بخش "حضور قلب همراه با عشق و آرامش" بي بهره اند.
حضرت مولانا در جاي ديگر، ما هيت اين آب شور را تلقينات ذهني ديگران تفسير نموده است. از قول فردي كه مريداني را به دور خود جمع كرده است، مي گويد:
كين مريدان من و من آب شور
مي خورند از من همي گردند كور
دفتر چهارم/1050
تلقينات منفي و بي اساس و حرص آلوده و آلوده به خشم كه در ذهن ما جا خوش مي كنند و ما به آنها يقين پيدا مي كنيم و خود را با آنها يكي مي پنداريم!، جز "كور دلي" ثمري ندارند.
به عنوان نمونه اگر كسي به ما گفته كه "تو با عرضه اي!" يا "تو بي عرضه اي!" ما هم پذيرفته ايم و اين آب شور را نوشيده ايم! و خودمان را مساوي همان كلمات مي پنداريم! خودمان را با عرضه يا بي عرضه تصور كرده و با اين كلمات يكي مي شويم. در واقع مسخ اين كلمات مي شويم و آنها را مرتب نشخوار مي كنيم! و بر اساس آنها هيجانهاي منفي غرور يا حقارت را در خود پرورش مي دهيم و در نهايت هم رفتار و گفتار منفي از ما بروز خواهد كرد. اگر خود را "با عرضه" بدانيم، هر گاه كسي به ما "بي عرضه" بگويد بر آشفته خواهيم شد! و.....
 در واقع مريد كور انواع تلقينات مخرب هستيم و با چشم كور "منيت كاذب" تصور مي كنيم كه مي بينيم!!! زهي خيال باطل!
 (نكته مخفي: جاروي جادويي قسمت چهارم اين سلسله گفتار بود!)