گوهري از بحر معنوي(2)


دوستان عزيزم سلام؛ پس از وقفه اي چند ماهه به دلايل سفر و همينطور ازدواج سپهر(پسرم) و بهاره،  گوهري از درياي بيكران مثنوي معنوي را تقديمتان مي كنم. اميدوارم كه با نورانيت اين گوهر، شادي دلتان بيشتر شود و مرا هم بابت اين غيبت عفو نماييد.
چشم ظاهر و چشم باطن
كوري كوران  ز رحمت دور نيست
كوري حرص است، كان معذور نيست
"دفتر 4 مثنوي معنوي بيت 1706"
كسي كه چشم ظاهرش كور است، از رحمت خداوند بي بهره نمي ماند. اما آن كسي كه چشم مشاهده گر درونش بر اثر غرض ورزي و حرص و طمع كور شده باشد، عذرش پذيرفته نيست و بايستي نسبت به مشاهده گري بدون غرض زندگي اقدام نمايد.
 حرص؛ خواستن چيزي است كه در حال حاضر وجود ندارد و به عبارت ديگر نپذيرفتن واقعيت موجود است. چنين حرصي ما را نسبت به واقعيت موجود نا بينا مي كند. اما مشاهده گري درست؛ آگاهي از واقعيت لحظه به لحظه زمان حال، همراه با پذيرش واقعيت موجود است. هر چه حرص كمتر باشد،  پذيرش بيشتر مي شود و پذيرش بيشتر به آگاهي و بينايي بيشتر مجال و فرصت خواهد داد.
در اينجا مثالي مي زنم ولي شما هم مي توانيد با مثالهاي ديگر ارتباط پذيرش و بينايي و يا به عبارت ديگر حرص و كوري را بهتر درك نماييد.
به عنوان نمونه واقعيت حسادت را كه ممكن است متعاقب برتري ديگران در زمينه خاصي بروز نمايد، در نظر بگيريد: