دبی فورد و تمرینهای خود شناسی قسمت سوم (3)


بیشتر ما زندگی خود را به قضاوت در باره عناصر ترکیبی مان می گذرانیم (برخی از ویژگی ها را می پذیریم و برخی را رد می کنیم)؛ اگر تمامی عناصر ترکیب خود را بپذیریم،( و نخواهیم آنچه نیستیم، باشیم!) آن کسی را شکل می دهیم که آرزوی روح ماست. "دبی فورد"
ادامه چکیده ای از مطالب کتاب نیمه تاریک وجود:
1- رفع هر گونه شک وتردید در خصوص فهرست صفات سرکوب شده (تمرین عملی 8): ممکن است در تهیه لیست صفات سرکوب شده از طریق یادداشت صفات فرافکنی شده به دیگران یا خواندن برچسبها با صدای بلند یا ..(تمرینات قبلی) دچار شک و تردید شویم که آیا آن برچسب واقعاً معرف یک ویژگی سرکوب شده در نیمه تاریک هست یا نه؟ برای حصول اطمینان به پرسشهای زیر پاسخ می دهیم، و اگر در یک یا چند مورد پاسخ مثبت بود مطمون می شویم که ویژگی سرکوب شده را کشف کرده ایم!
الف) آیا در گذشته این رفتار از من سر زده است؟ اغلب با کمی صبر و تمرکز متوجه می شویم که حداقل یک بار آن رفتار از ما سر زده است.
ب) آیا در زمان حال این رفتار از من سر می زند؟
پ) آیا در آینده این رفتار ممکن است از من سر بزند؟ منظور این است که آیا با تغییر شرایط زندگی ام این احتمال هست که این رفتار از من سر بزند؟ این پرسش قابل تأمل است و اغلب اگر با صداقت پاسخ داده شود حتی ممکن است اذعان کنیم که احتمال اینکه من هم یک روز با تغییر شرایط زندگی، مرتکب بدترین جنایتها بشوم وجود دارد!!
ت) آیا دیگری به عنوان شاهد! تأئید می کند که این رفتار را در من مشاهده کرده است؟ ممکن است خودمان متوجه نشویم ولی دیگران می توانند در این زمینه کمک کنند. به هر حال اگر پاسخ هر 4 پرسش منفی بود می توانید برچسب مورد بررسی را از لیست خود حذف نمائید!

2- باز پس گیری فرافکنی های مثبت: قبلاً این مطلب در تمرین عملی 1 گفته شد اما در اینجا هم تأکید می شود. اگر عظمتی را مشاهده می کنید و باور ندارید که آن را دارید، در واقع عظمت خود تان را می بینید که سرکوب کرده اید! اگر به نحوی آن عظمت مشاهده شده را نداشتید نمی توانستید در دیگری تشخیص دهید! همه خواسته های قلبی شما در انتظار آنند که کشف و ابراز شوند. در باره نکاتی که در دیگری تحسین می کنید دقیق باشید و آنرا در خودتان بیابید. بخش دشوار؛ عبور از "ترس هایمان" است که ما را متوقف می کنند و به ما می گویند که شایستگی و ارزش لازم را نداریم! اما بدانید که هیچ کس مانند شما نیست و شما موظف هستید به شیوه خود استعدادهای بی همتایتان را بیابید و آنها رامتجلی کنید.

مرحله دوم تمرینها ( تملک صفات و اقتدار سرکوب شده):
پس از انجام 8 تمرین مرحله قبل و تهیه لیست و مشخص کردن همه جنبه های پنهان خود، اکنون آماده هستیم در مرحله دوم کار بر سایه، یعنی تملک این جنبه ها گام بر داریم:
3- با صدای بلند و چندین بار برچسبهای لیست خود را به صورت "من....هستم" بخوانید(تمرین عملی 1 از مرحله دوم): ادا کردن یک واژه با صدای بلند و به دفعات، موجب می شود که مقاومت شخص نسبت به آن ویژگی از بین برود و دیگر از اینکه او را به آن نام بخوانند، ناراحت نمی شود و در نتیجه می تواند مالک آن ویژگی شود.
 4- رها کردن احساسات سرکوب شده همراه با هر برچسب (تمرین عملی 2 از مرحله دوم): هر برچسب خشم پنهانی را در خود ذخیره کرده که ممکن است به راحتی رها نشود. بنابراین در مواردی که پذیرش هر صفت غیر ممکن است بهتر است ابتدا خشم همراه آن تخلیه شود. برای این منظور دو روش پیشنهاد شده است: اول فریاد زدن با صدای بلند بر سر آن ویژگی یا هر موردی که ما را عصبانی کرده است!! اگر در داخل ماشینتان یا در دل کوه باشید مزاحمتی برای دیگری ایجاد نمی کند؛ اما در خانه هم می توان سر را در بالش فرو برد و فریاد زد!! دوم با چوبی بالش بیچاره را ضربه بزنید و تصور کنید که بالش همان ویژگی سرکوب شده است که نمی پذیرید!! با تخلیه انرژی های منفی (به طور کنترل شده) با کمک این دو روش، می توان هم از شر برخی بیماریهای جسمی خلاص شد( منشاء بسیاری از بیماریهای خطرناک، همین خشم های فرو خفته است)! و هم بهتر می توان تمرین اول همین مرحله را( یعنی پذیرش و تصاحب ویژگی طرد شده) انجام داد!
5- تجسم هر برچسب هویتی سرکوب شده به شکل یک شخصیت با نام ابتکاری و دوست شدن و مسافرت رفتن با او!( تمرین عملی 3 از مرحله دوم): به تعداد هر ویژگی، شخصیت فرعی داریم که با نامگذاری هر یک ( مثلاً آلیس عصبانی؛ سوزی سلطه جو؛ ماریای عقل کل و...) و تجسم لباس، شکل، رفتار، سن و سال، وضعیت سلامت و.. مخصوص و منحصربرای آن ویژگی ( حتی ویژگی ممکن است به شکل حیوان تجسم نمود) ، می توان او را بهتر مشخص نمود. سپس می توان در تمرین مشابه تمرین عملی 4 از مرحله قبلی، به درون رفته و به اتفاق همه شخصیتهای فرعی کشف شده در داخل یک اتوبوس به مسافرت بروید! در طول مسافرت خیالی هر بار با یکی از آنها دوست شده با او از اتوبوس پیاده شوید و از او بپرسید چه زمانی بوجود آمده؟ و چه خاطراتی را برای شما زنده می کند؟ بخواهید از موهبت، مزیت و ارمغانی که در طول زندگی اش به شما هدیه کرده است، صحبت نماید. از او بپرسید برای یکپارچه شدن با شما به چه چیزی احتیاج دارد؟ به تقاضای او برای مورد عشق قرار گرفتن توجه کنید! سپس تا می توانید او را غرق مهر و محبت خود کنید و او را در آغوش بگیرید.

۲ نظر:

قطره گفت...

سلام و خسته نباشید .
ممنونم از فایل صوتی این مطالب که در خمرکهن گذاشته شده .

بهره دهی این نوشته ها رو بالا بردید با فایل صوتی.

یک سوال :
وقتی در مورد یک صفت ناپسند کسی ، چندین نفر یک نظر رو دارند ، معنی اش این هست که همه شون اون خصوصیت بد رو دارند ؟


شاید ، چند نفر جدا جدا ، در مورد یک خصوصیت ناپسند کسی ، مطمئن هستند ولی اون صفت رو در دیگری نمی بینند .

مثلا زری و اکرم و ناهید در "سیما" ،
بدجنسی رو می بینند و

زری و اکرم در ناهید ( که خودش بدجنسی رو در سیما می بینه ) بدجنسی نمی بینند .
آیا در اینصورت باز ناهید بدجنسی داره ؟؟؟؟ هر چند دیگران اون رو نمی بینند .

پس چرا برخی خصوصیات رو خیلی ها در یک نفر می بینند ؟ مثلا می گن اون خیلی قلدره ...

آیا تمام اظهار کنندگان ، خودشون هم صفت قلدری رو دارند ؟

وای چقدر طولانی شد سوال . حالانمی دونم منظورم رو روشن بیان کردم یا نه ...

ممنون .

ناشناس گفت...

یادم میاد یه زمانی کتاب " هفت عادت مردمان موثر " را خواندم , خلاصله برداری و تمام لیستهای گفته شده در کتاب راتهیه کردم . اما شناخت عمیقی حاصل نشد . ضمن تشکر از زحمت جنابعالی در تهیه این خلاصه و تمرینهای عملی نوشته شده فکر میکنم به قول آقای مصفا "درون ما کلاف پیچیده ای تشکیل شده "که به نظر من هر چه همش بزنیم به جائی نمی رسیم . آیا شما این تمرینها را انجام داده اید و نتیجه گرفته اید . باز هم ممنون

ارسال یک نظر

لطفاً نظر خود را بخط فارسی بنویسید.

لطفاً فقط نظرتان درباره‌ی مطلب نوشته شده را بنویسید. و اگر پیامی برای نویسنده دارید، به پیوند "تماس با نویسنده" مراجعه نمایید.