معجزه وضعیت آلفا


چند سال پیش بود با چند نفر از دوستانی که به بیماریهای صعب العلاجی مبتلا شده بودند برخورد کردم. در کنار درمان پزشکی متداول که دریافت می کردند؛ روش ساده ریلکس کردن و ارتباط با وضعیت آلفا را به آنها آموزش دادم. (وضعیت آلفا یکی از نعمتهای بیشمار الهی است که مغفول و مهجور مانده است.) آنها هم با جدیت چند ماهی آن را روزانه انجام دادند (استمرار تمرین به مدت چند ماه برای حصول نتیجه الزامی است). این روش ساده در بهبود روحیه آنها بسیار مؤثر بود و الان هم آنها سالم و سر حال هستند. بنظرم معجزه وضعیت آلفا صرفا به دلیل عدم اطلاع، هنوز از دسترس بسیاری از دردمندان خارج است. به همین دلیل توضیح این روش ساده را برای دردمندان فارسی زبان و همینطور برای افراد سالمی که می خواهند از قدرت خلاقیت ذهنشان بیشتر استفاده نمایند، مفید می دانم. در ضمن برای آنها که کمال پرستند و انتظار دارند در خود شناسی حتما به رهایی کامل برسند، تا عشق الهی را لمس کنند، دسترسی آسان به "وضعیت آلفا" امید بخش است و نشان می دهد که خداوند هیچ عمل خیری را بی پاداش نمی گذارد:


قبل از اصل مطلب، مختصر توضیحی در باب وضعیت آلفا: مغز انسان  4 نوع موج تولید می کند: موج بتا در زمان بیداری و در زمان استرس، امواج دلتا و تتا در زمان خواب و موج منحصر به فرد آلفا در زمان خلسه! بیداری! پدیدار می شوند. در زمان موج آلفا نوعی سرخوشی و نشاط همراه با حفظ هوشیاری نسبت به محیط اطراف وجود دارد. شما صدا های اطراف را ، حتی بهتر از وضع موج بتا ( بیداری با چشمان باز)احساس می کنید. به همین دلیل خیلی از افراد موقع ورود به وضعیت آلفا ممکن است خودشان متوجه تغییر درونی نشوند! این روش برای کسانی که از تمرینات عمیق تر محرومند بسیار مفید و به راحتی قابل انجام است. حضور در وضعیت آلفا بسیار شفا بخش و نیرو زاست.
روش کار
1-    اول از همه بستن چشمها و به پشت دراز کشیدن. البته اگر کسی هم نمی تواند به پشت دراز بکشد مهم نیست هر وضعی که راحت باشید در حال نشسته یا دراز کش می شود انجام داد ولی بهترین حالت وضعیت "شاواسانا" در یوگا  یا همان حرکت دراز کش به پشت است : پاها کمی از هم باز و دستها طرفین بدن ( حدود 45 درجه زاویه دست با بدن) و  کف دستها به طرف سقف.
2-    شل کردن و رها کردن تمامی بدن و عضلات آن. اگر شل کردن برایتان سخت است بهتر است  ابتدا عضلات را منقبض کرده و سپس رها کنید و رها شدن عضله را حس کنید. مثلا دست راست را بالا بیاورید و  چند لحظه منقبض کنید، سپس آن را رها نمایید. همینطور تمام بدن را قسمت به قسمت منقبض کرده و رها نمایید. به جای آن اگر می توانید از فرق سر تا نوک پا را قسمت به قسمت صرفا با توجه کردن رها نمایید.
3-    شمارش معکوس از 100 تا 1 بدون صدا و فقط در ذهن. نکته مهم این شمارش این است که حین شمارش حتما افکار به سراغ شما می آیند. مهم نیست، به محض اینکه دوباره متوجه شدید که فکر، شمارش شما را قطع کرده به شمارش برگردید و از آنجا که قبلا شمرده اید ادامه دهید. نسبت به فکرها خشن نباشید ولی در مقابل آنها هم میدان را خالی نکنید یا با آنها همراهی هم نکنید فقط به محض متوجه شدن به اینکه به فکر فرو رفته اید، بدون ملامت خود یا هر گونه ناراحتی فقط به شمارش برگردید. اگربا این روش به عدد یک رسیدید به شما تبریک می گویم! شما به دنیای شفا بخش و شگفت انگیز آلفا وارد شده اید.
نکته: اگر در شروع تمرین خسته باشید، معمولا در حین تمرین به خواب می روید( در واقع وارد وضعیت دلتا و تتا می شوید). خوابی معمولی که ضرری ندارد و سودمند هم هست. اما اگر می خواهید از همه منافع تمرین سود ببرید، زمانی تمرین را شروع کنید که خواب آلوده یا زیاد خسته نباشید.
4-    بعد از ورود به وضع آلفا برای عمیق تر شدن در آن، مکانی را که بسیار به آن علاقه دارید و برای شما آرامش دهنده و شادی بخش بوده، تجسم نمایید( نظیر ساحل دریا، باغ، صحرا، مکان زیارتی و..) اما نکته مهم در این قسمت این است که باید تنها باشید و در تجسم هم وسواس نداشته باشید! برخی واضح تر و برخی مبهم تجسم می کنند. همین که خاطره آنجا را در ذهن دارید ولو به هر نحو، کافی است. اما مهم است جزییات بیشتری از آن مکان را بیاد آورید. اگر در کنار دریا تنها قدم می زنید نرمی شنهای زیر پا، آسمان آبی و تکه ابری در آن یا درختان اطراف ساحل و..را به خاطر آورید.
5-    مرحله بعد این است که خودتان و دیگران را از صمیم دل ببخشید و برای همه دعا کنید. در اینجا هم می توانید از قدرت تجسم استفاده کنید مثلا برای دشمنتان هدیه ببرید و کینه ها را کاملا بشویید. خودتان را فراموش نکنید و تا می توانید خوبیهای خودتان و نعمتهای زندگی تان را بیاد آورید و ملامت خود را خاتمه دهید.
6-    مرحله آخر تلقین مثبت به خود است. بدون صدا و ذهنی. هر تلقینی که بکار می برید باید از کاربرد کلمه منفی اجتناب کنید. مثلا نگویید "بیماری کلیه من خوب می  شود" به جای آن بگویید " سلامتی و تندرستی کلیه ها هر روز در من بیشتر نمایان می شود" اگر تلقین مشخصی ندارید می توانید از تلقین کلی زیر که در همه زمینه ها کاربرد دارد استفاده کنید: " من هر روز و هر لحظه از هر حیث بهتر و بهتر می شوم و نیروی سلامتی در من تقویت می شود" . هر تلقین را سه بار تکرار کنید. برای اثر بخشی آن در ضمیر نا خود آگاه، حداقل سه ماه تکرار یک تلقین لازم است.
  
روزانه  یک یا دو نوبت و هر بار حدود 20 دقیقه تمرین فوق را انجام دهید.
البته در کنار تمرین وضعیت آلفا، درمان پزشکی یا همیو پاتی یا طب سوزنی یا.. را ادامه دهید ولی تغییر سبک زندگی لازم است. تغییر سبک زندگی بسیار دشوار است زیرا به مثابه ترک اعتیاد است. ولی نیروی درد و رنج بیماری کمک می کند تا این تغییر اتفاق افتد: تغییر سبک زندگی شامل موارد زیر است:
 به کارهای خوب و کمک به دیگران و اجتناب از آزار خود و دیگران پایبند شوید. تغذیه خود را به نفع میوه، سبزیجات و مغزهای خام( پسته، فندق، گردو ، بادام و..) تغییر دهید و هر چه بیشتر به سمت تغذیه سالم و طبیعی پیش  بروید. ورزشهای ملایم نظیر پیاده روی و شنا و یوگا را البته همراه با لم مشاهده گری و حضور در لحظه حال، فراموش نکنید. با حضور قلب به طبیعت ( به گلها و گیاهان و..) نزدیک شوید. اگر می توانید روزی 15 تا 20 دقیقه هم بخندید! و بالاخره با حضور قلب و در وضعیت آلفا دعا کنید و به خدا نزدیک شوید.
این نسخه را اجرا کنید! حتما بر بیماری جسمی و روحی تان غلبه پیدا می کنید.   

دعا: باشد که همه بیماران شفا یافته یا علیرغم بیماری، با لبخند به زندگی معمولی خود ادامه دهند. آمین




۳ نظر:

ارغنون گفت...

مرسی اقای دکتر بنانی خیلی استفاده می کنم و اتفاقا امروز خیلی به این موج احتیاج داشتم من همیشه احساس سبکی خاصی می کنم ولی راستش زیاد به تلقین اعتقادی ندارم همان که خودم را در فضای سبکی احساس می کنم انگار نیرویی مواظبم است دیگر خیالم از همه چیز راحت می شود و نا خود اگاه لبخندی به لبم می نشیند من این آلفا را خوب حس می کنم

tabkom گفت...

با سلام

در کتابی به نام فوق طبیعت چند سال قبل خواندم که در اروپا دستگاه الکترونیکی ساخته شده که در زمان ایجاد امواج آلفا عکس العمل نشان میدهد و آنرا ثبت میکند، به اسم " آلفا فون "....................
تمرین و تلاش برای فراهم کردن شرایط پیدایش امواج آلفا به منظور باز سازی روحی روانی و ایجاد همآهنگی خوب است اما فقط در حد یک ابزار و وسیله و نه این تصور که با دست پیدا کردن به این حالت مشکل نهایی حل شده است .
فکر میکنم گفته یکی از عرفا به این مضمون را به خاطر دارم که فرموده بود:
تمامی این ابزارها و روشها در مسیر سلوک همچون تهیه کردن ابزار کتابت است و کار معنوی و اثر روحانی، آن "خط " و مطلبی‌ست که در دفتر جان خواهی نگاشت .

یعنی در حین لازم بودن تمامی این روشها ، مقصد نهایی هیچگونه سنخیتی با هیچ کدام از این چیزها ندارد ، مثل مولانا که پرداختن به نردبام را پس از رسیدن به بام دیگر بیهوده میداند !!
البته مطلب برای دوستان حتما آشکار است ، فقط جهت یادآوری عرض کردم .

ممنون

عطا گفت...

اقای بنانی من یک سوال داشتم:
یک حالتی از بیداری است که معمولا نیمه شبها که انسان از خواب بیدار می شود و معمولا در رختخواب خوابش نمی برد به وی دست می دهد. حالتی که انسان دارای قدرت تخیل فوق العاده ای است با تخیل خود ایده های مختلف را که از مغز غلیان می کنند را با هم ترکیب کرده و استدلال های منطقی از انها بیرون می کشد. این حال شبیه حال آدمهای نئشه می ماند که در حالت نئشگی شروع به برنامه ریزی های عجیب و غریب می کنند و احساس می کنند این قدرت را دارند که تمام دنیا را اداره کنند! اما همین که نئشگی پرید یک قدم واقعی هم جهت به انجام رسانی برنامه هایشان ندارند...از بحث اصلی منحرف نشوم
این حالت بیداری نیمه شب هم مانند نئشگی است صبح که ادم از خواب بیدار می شود متوجه غیر واقعی بودن تخیلاتش می شود.
می خواستم بدانم این حالت کدام یک از حالتهای مغز است؟ آیا اصولا حالت خوبی است منظورم می شود از این حالت در مباحث خودشناسی استفاده کرد

ارسال یک نظر

لطفاً نظر خود را بخط فارسی بنویسید.

لطفاً فقط نظرتان درباره‌ی مطلب نوشته شده را بنویسید. و اگر پیامی برای نویسنده دارید، به پیوند "تماس با نویسنده" مراجعه نمایید.