فواید مراقبهء مشاهده گری mindfulness از ديدگاه دانشمندان غربي 8


پیشگیری از عود اعتیاد
 مارلات و گوردون Marlatt و Gordon (1985) [2] برنامه "پیشگیری از عود" Relapse prevention را با تلفیق اصول شناخت و رفتار درمانی و مراقبه بصیرت (مشاهده گری)؛ برای ممانعت از برگشت به اعتیاد ارائه نمودند. مراقبه بصیرت برای مقابله با وسوسهء برگشت به اعتیاد به بیماران یاری می رساند.
مارلات در 1994 اعلام نمود[3]  که مراقبه بصیرت بر اساس پذیرش تجربه ی مشاهدهء تغییر دائمی حس های بدنی در لحظه به لحظه زمان حال استوار است و خرد درک و پذیرش عمیق تغییر، تعادل ذهن و صبر را به ارمغان می آورد[1,3] . در صورتیکه اعتیاد، درست بر خلاف تجربهء مراقبه بصیرت، بر اساس عدم توانایی در پذیرش لحظه حال و جستجوی مصرانه برای تجربه نشئگی بعدی اعتیاد است.
 استعاره "موج سواری بر روی امواج اشتیاق " با کمک تمرین مراقبه، بیمار را تشویق می کند که "اشتیاق و حرص شدید به ماده مورد اعتیاد" را همچون "موج اقیانوس" تصور نماید که به تدریج پدیدار می شود و به اوج خود می رسد ولی به تدریج هم فروکش می کند تا نا پدید گردد.
در واقع مراقبه گر درک می کند که عدم پاسخ به میل شدید درونی و فقط مشاهده گر بودن این میل، در نهایت منجر به عبور بی خطر این میل می گردد و آسمان هم به زمین نمی رسد! صرف مشاهدهء میلی که از "نا خود آگاه شرطی" می جوشد و اوج می گیرد، کار ساده ای نیست زیرا این میل تقاضای شدید پاسخ و عمل را مطرح می کند، اما مراقبه گر صبور با کمک مشاهده، زور و فشار میل را کاهش می دهد تا بتدریج این میل از اوج به حضیض و افول برسد. مشاهدهء این "اوج و حضیض میل" را بدون غرق شدن در واكنش، موج سواری می گویند. این موج سواری در سایه ء حضور آگاهانه و حفظ تعادل ذهن امکان پذیر است و در صورت عدم حضور و در تاریکی عدم مشاهده گری، میل و افکار همراه آن انسان را به مانند پر کاه به هر کجا می کشانند و سرانجام غرق خواهند کرد. اما هر میل شدید و حرصی، دیر یا زود فروکش خواهد کرد؛ و هنر مشاهده گر آن است که در تلهء حرص گرفتار نشود و در اوج حرص، دست به گفتار و رفتاری نزند که جز پشیمانی و رنج چیزی به دنبال ندارد! تنها موج سواری کند و از غرق شدن در دریای امیال بپرهیزد.
بنابراین مهارت های مراقبهء بصیرت، بیماران را قادر می سازد تا امواج اشتیاق را همانطور که بروز می نمایند، مشاهده کنند. آنها را بدون قضاوت بپذیرند و با آنها به روشهای مناسب و عاقلانه، برخورد نمایند. مشاهدهء بدون رد و قبول میل و اشتیاق، قدرت لجام گسیختهء آن را به نفع مشاهده گر مصادره می کند!


اصولاً هدف از حرص شدید این است که بر اساس نا آگاهی و غرق شدن در افکار شرطی و ندیدن عواقب کار، ما را به عمل واکنشی و احساسی وادار نماید. در اوج میل و حرص بنظر می رسد که مهمترین عاملی که انسان را از غرق شدن در حرص و عواقب آن محافظت می کند، حضور در زمان حال، آگاهی ورای فکر و مشاهده گری و عقل کلی است. مراقبه گر یا کسی که این تمرین را انجام می دهد، در این "موج سواری" و در حالت توجه، مراقب است که غرق در اشتیاق نگردد و بر اساس آن مرتکب عمل نشود و درک نماید که اشتیاق شدید هم از قانون گذرا و موقتی بودن تبعیت می نماید. این تمرین از پایه های مراقبه بصیرت و مشاهده گری است که در اعماق ذهن و در ریشه های عادتهای قدیمی هم تمرین می شود و دیر یا زود به ریشه کنی آنها منتهی خواهد شد.
در اشعار مولانا نیز بر صبر بر تلخی تأکید شده است ( ر.ک. به داستان خربزه تلخ خوردن لقمان..). تلخی ناشی از بر آورده نشدن حرص، علیرغم تلقین و جلوه گری های نفس مبنی بر دائمی بودن و مهم بودن، موقتی است و با ابزار صبر و تعادل ذهن دیر یا زود ناپدید می شود و بر آورده نشدن حرص هم هیچ ضرری به انسان وارد نخواهد کرد و برعکس، شیرینی صبر و تسلط بر فکر، بالاترین شادی را برای آدم صبور به ارمغان خواهد آورد.
هر چند که محو و سرکوب این "موج های حریصانه ی اشتیاق"، به آسانی و از طریق ارادهء فکری امکان پذیر نیست و كمك خداوند و فطرت الهي مشاهده گر را لازم دارد، ولی "سرکوب ناآگاهانه"، در صورت عملی شدن هم بیفایده و حتی مضر است زیرا، این امیال اگر هم موقتی سرکوب شوند، مانند فنر جمع شده و با قدرت بیشتری دوباره ظهور خواهند کرد. از سوی دیگر غرق شدن در آنها و تسلیم شدن به آنها هم به ادامه اعتیاد و تقویت ریشه های آن می انجامد.
 به جای این افراط و تفریط مخرب، راه اعتدال و مسیر الهی، مشاهده گری از طریق آگاهی ورای فکر است. مشاهده گر همراه پذیرش "موج های حریصانه ی اشتیاق" ، آنها را تنها به صورت سیگنال های گذرای اشتها آور درک می کند و مقابلهء اصولی با آنها را، کاملاً شدنی و عملی می بیند. زیرا از یک سو  به قدرت لایزال خداوند و آگاهی و فطرت الهی ورای فکر، ایمان دارد و از سوی دیگر فروکش نمودن و ناپدید شدن همه چیز به جز ذات احدیت(و روح مشاهده گر که جلوه ای از آن است) را در "مشاهدهء زندگی" تجربه نموده است.
بنابراین با تمرین مستمر مراقبه و با تجربهء گذرا بودن "موج های حریصانه ی اشتیاق" ؛ و همینطور تجربهء قدرتمند شدن ذهن بیمار و تغییر سبک زندگی او، به تدریج اعتماد واقعی به توانایی و پاکی فطری  در مراقبه گر ایجاد می شود. در نتیجه؛ عادتهای قدیمی کم اثر خواهند شد و احتمال بازگشت به اعتیاد به حداقل خواهد رسید. خوشبختانه این تجربهء شادی آور در سراسر دنیا و در افراد بیشماری که قدم 11(از دوازده قدم) را طی کرده اند، تکرار شده و به اثبات رسیده است. در قسمت بعدي اين دوازده قدم به اختصارمرور خواهد شد.
منابع:
1- Hart, W. (1987). The art of living: Vipassana meditation as taught by S. N. Goenka. San Francisco: HarperCollins.
2- Marlatt, G. A., & Gordon, J. R. (1985). Relapse prevention: Maintenance strategies in the treatment of addictive behaviors. New York: Guilford Press.
3- Marlatt, G. A. (1994). Addiction, mindfulness, and acceptance. In S. C. Hayes, N. S. Jacobson, V. M. Follette, & M. J. Dougher (Eds.), Acceptance and change: Content and context in psychotherapy (pp. 175–197). Reno, NV: Context Press.