پاس ندادن "سیب زمینی داغ" و بهشت!!


   در غیاب مشاهده گری، آنچه در روابط اتفاق می افتد، این است که استرس، خشم، کینه، قضاوت های آزار دهنده، ترس، محروم کردن، طرد نمودن و....را مانند "سیب زمینی داغ" از همدیگر دریافت می کنیم و چاره ای نیست (هست ولی ما بویی از چاره کار نبرده ایم!!) جز اینکه این سیب زمینی داغ را به نحوی به دیگری پاس دهیم تا به ظاهر از شرش راحت شویم! و اين شايد بزرگترين حربهء "منيت كاذب" است!

در این پاسکاری هم، "عجله" رل مهمی ایفا می کند و همگان شنیده ایم که وقتی پای عجله در کار است "نقشه شیطان" بهتر عملی خواهد شد!!! واکنش ما در قبال خشم، همیشه خشم فوری بوده و نتیجه هم؛ سهیم شدن همگی در چرخاندن چرخ پلیدی است!

به تعبیری؛ در واقع این ما نیستیم که سیب زمینی داغ را پاس می دهد! و چرخ بدی را می چرخاند یا بنزین بر آتش جهنم می ریزد!:

"خدمتکار فکر" که قرار بود مانند "خدمتکاران دست و پا و سایر اعضا" مطیع ما باشد، حالا حرف ما را اصلاً گوش نمی دهد؛ هیچ!!.....بلکه توقع "برده شدن مطلق" ما را دارد و در این "نیت شوم" هم، موفق شده است!! چون ما را مسخ خود کرده است.

ما شاید می خواهیم "چرخ بدی" را نچرخانیم ولی او نمی خواهد!! از سوی دیگر به دست خودمان، اختیار و عمر و هستی و همهء انرژی و "بالاخانه" خود را به او تحویل داده ایم! و خود را با او یکی می دانیم! و در این میان، خودمان یعنی "قسمت مشاهده کنندهء وجودمان" هم به خواب رفته است! و در نتیجه در مقابل "حیله های او" بی دفاع شده ایم!! و حق مان است که مدام رنج ببریم! رنج نرسیدن های نفس، به "خر مرادش"!! و رنج اصلی یعنی "آدم نبودن"!

کاش "خدمتکار فکر کننده" فقط فکر می کرد و کاری به چیز دیگر نداشت (شاید انواع و اقسام افکار ریز و درشت و بی ربط و بی اختیار از یک نظر لازم هم باشند! یا حداقل ضرری نداشته باشند، به شرط آنکه ارباب آن فکرها، خود ما باشیم و این "وسیله" را زیاد هم جدی نگیریم!!)

ولی اشکال اساسی اینجاست که "منیت فکری" توقع دارد که به دنبال یک فکر پلید، همه وجودمان، "چشم بسته" مطیع او باشد و با تمام احساس و انرژی و حرف و کردار و...چرخ بدی را بچرخانیم.

این ارباب و سلطان لجام گسیختهء فکر ( خدمتکار اسبق!!) بسیار آماده و گوش به زنگ شده است و در مقابل هر قضاوت و طرد شدگی "واکنش سریع" از خود نشان می دهد تا نشان دهد كه وجودش مهم است و هميشه حق با اوست!! متأسفانه ابتکار عمل را به دست او سپرده ايم و "جناب فكر" هم به خاطر یک دستمال، قیصریه را به آتش می کشد!! و فرصت خردمندی و تعقل واقعی را از ما سلب نموده است!!

یکی از حیله های بزرگ "منیت فکری" براي توجه به بیرون، ترس، كينه ورزي و توجیه ماندگاری منيت فكري، وقتی است که سیب زمینی داغی از یک "هم سلولی"! دریافت می کند؛ زیرا این اتفاق را پیرهن عثمان کرده و ما را در اقیانوس فکر های پلید و پوچ غرق می نماید!!!!

اما آیا زمان آن نرسیده که حکومت سرزمین خود را از این "سلطان بی کفایت"، باز پس بگیریم! از قضاوت و خشم دیگران و طرد شدن از طرف آنها نرنجیم و دیگران را قضاوت و تلافی نکنیم!!

و خلاصه در تلهء نفس گرفتار نشويم و پرچم بخشش و محبت را همواره بر افراشته نگه داریم و "سیب زمینی های داغ" را کورکورانه پاس ندهیم!

یا اگر به این مرحله نرسیده ایم قبل از هر واکنش عجولانه و کورکورانه ای، رنجش ناشی از قضاوت شدن را و میل به قضاوت کردن و رنجاندن دیگران را مشاهده کنیم و سیب زمینی را با مشاهده کردنش، سرد کنیم و پاس ندهیم!

و یا باز هم اگر بی اختیار سیب زمینی را پاس دادیم، این عمل خود را و ناتوانی و بی اختیاری خود را در کلام و کردار واکنشی و خشم آلود، (بدون "ملامت خود")، مشاهده کنیم و بپذیریم.........

و با هر بار "مشاهدهء درست این اسارت"، زنجیرهای ناتوانی و بی اختیاری را شل تر کنیم. جالب اینجاست که مشاهدهء ناتوانی خود، موجب می شود که ناتوانی دیگران را در ابراز خشم، عمیقاً درک کنیم و از خشم ما به دیگران کاسته شود.

وقتی با کمک مشاهده گری، در نهایت، چرخ بدی را نمی چرخانیم، و از کسی کینه به دل نمی گیریم، و خلاف حرکت های "نفس فکر زده"، می بخشیم، عجله نمی کنیم، آرزوی خوشبختی نمی کنیم! و... و "مشاهده" می کنیم (تمرین کیفیات معکوس نفس!) ؛ در چرخش "ارابهء مقدس زندگی" به مقصد بهشت سهیم خواهیم بود.

در این چرخاندن متوجه می شویم که تنها نیستیم و تمامي نیکان هستی هم در حال چرخاندن این "چرخ مبارک" هستند.

این بار که "سیب زمینی داغی" نصیبمان شد ( که دیر و دور هم نیست!!) بیشتر دقت کنیم! فرصت خوبي براي قوي تر شدن "فكر كننده" يا "مشاهده كننده" است؛ انتخاب با ماست!

۳ نظر:

پرما گفت...

*" اگر کسی قبای تو را گرفت، عبای خود را نیز بدو واگذر."*

ناشناس گفت...

عالی بود دوست عزیز مطالب وبلاگتان بسیار مفید و تکان دهنده است.

قطره گفت...

یک تلنگر جالب ......

سیب زمینی داغ .....تشبیه بسیار عالی بود ......
ممنون

ارسال یک نظر

لطفاً نظر خود را بخط فارسی بنویسید.

لطفاً فقط نظرتان درباره‌ی مطلب نوشته شده را بنویسید. و اگر پیامی برای نویسنده دارید، به پیوند "تماس با نویسنده" مراجعه نمایید.